رفتن به محتوا
قلم ایران

قلم ایران

نوشته‌شده در جولای 2, 2025جولای 2, 2025

کار من از دست زدن گذشته! به زخم‌هایم اگر نگاه هم بکنند می‌سوزد

پویان‌گیلانی

نوشته‌شده در جولای 2, 2025جولای 2, 2025

دانی؟ من خیاط می‌خواهم! خیاطی بلدی؟! باید زخمهایم را بدوزی

پویان گیلانی

نوشته‌شده در جولای 2, 2025جولای 2, 2025

پرنده‌ها در قفس آواز نمی‌خوانند، آه می‌کشند، و تو این را ندانی

پویان‌گیلانی

نوشته‌شده در ژوئن 29, 2025ژوئن 29, 2025

دورم و از دور، دورت می‌گردم

پویان گیلانی

نوشته‌شده در ژوئن 16, 2025ژوئن 16, 2025

پرسید خوبی؟ گفتم من که غم و شادی را از هم تشخیص نمی‌دهم!

پویان گیلانی

نوشته‌شده در ژوئن 6, 2025ژوئن 6, 2025

گفت: عشق چگونه است؟

گفتم: در فهم نگنجد

گفت: گونه‌ای گو تا بگنجد.

گفتم: خورشید سایه‌بانی‌ات می‌کند

گفت: باز هم نگنجید

نوشته‌شده در آوریل 25, 2025آوریل 25, 2025

کسانی که برای اولین بار، بزرگترین حقایق جهان را اعلام کردند، اعدام شدند

پویان گیلانی

نوشته‌شده در آوریل 23, 2025آوریل 23, 2025

بعضی وقت‌ها با خودم فکر می‌کنم که پدر و مادرم چقدر من را بد تربیت کردند که چنین با‌حیا شده‌ام، باید کمی وقاحت را هم یادم می‌دادند تا بتوانم با برخی آدم‌ها کنار بیایم.

پویان گیلانی

نوشته‌شده در آوریل 22, 2025آوریل 22, 2025

وقتی آدم‌ها می‌فهمند مهربانی، بیشتر آزارت می‌دهند

پویان گیلانی کتاب علفان

نوشته‌شده در مارس 30, 2025مارس 30, 2025

لب بر زخمش بگذاری، تسلی‌اش بیشتر است تا بر لبش

پویان گیلانی

صفحه‌بندی نوشته‌ها

برگه قبلی برگه 1 برگه 2 برگه 3 … برگه 10 برگه بعدی
با افتخار، نیرو گرفته از WordPress